اختر القاريء
فارسى
سوره ذاريات - تعداد آیات 60
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ( 5 )
(آری سوگند به همه اینها) که آنچه به شما وعده شده قطعاً راست است؛
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ( 9 )
(تنها) کسی از ایمان به آن منحرف میشود که از قبول حقّ سرباز میزند!
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ( 14 )
(و گفته میشود:) بچشید عذاب خود را، این همان چیزی است که برای آن شتاب داشتید!
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ( 15 )
به یقین، پرهیزگاران در باغهای بهشت و در میان چشمهها قرار دارند،
آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُحْسِنِينَ ( 16 )
و آنچه پروردگارشان به آنها بخشیده دریافت میدارند، زیرا پیش از آن (در سرای دنیا) از نیکوکاران بودند!
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ( 19 )
و در اموال آنها حقّی برای سائل و محروم بود!
وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ( 22 )
و روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده میشود!
فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ( 23 )
سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حقّ است همان گونه که شما سخن میگویید!
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ ( 24 )
آیا خبر مهمانهای بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است؟
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ ( 25 )
در آن زمان که بر او وارد شدند و گفتند: «سلام بر تو!» او گفت: «سلام بر شما که جمعیّتی ناشناختهاید!»
فَرَاغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ( 26 )
سپس پنهانی به سوی خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بریان شدهای را برای آنها) آورد،
فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ( 27 )
و نزدیک آنها گذارد، (ولی با تعجّب دید دست بسوی غذا نمیبرند) گفت: «آیا شما غذا نمیخورید؟!»
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ( 28 )
و از آنها احساس وحشت کرد، گفتند: «نترس (ما رسولان و فرشتگان پروردگار توایم)!» و او را بشارت به تولّد پسری دانا دادند.
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ( 29 )
در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که (از خوشحالی و تعجّب) فریاد میکشید به صورت خود زد و گفت: «(آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟!»
قَالُوا كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ( 30 )
گفتند: «پروردگارت چنین گفته است، و او حکیم و داناست!»
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ( 31 )
(ابراهیم) گفت: «مأموریت شما چیست ای فرستادگان (خدا)؟»
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ ( 32 )
گفتند: «ما به سوی قوم مجرمی فرستاده شدهایم...
مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ( 34 )
سنگهایی که از ناحیه پروردگارت برای اسرافکاران نشان گذاشته شده است!»
فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( 35 )
ما مؤمنانی را که در آن شهرها (ی قوم لوط) زندگی میکردند (قبل از نزول عذاب) خارج کردیم،
فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ ( 36 )
ولی جز یک خانواده باایمان در تمام آنها نیافتیم!
وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ( 37 )
و در آن (شهرهای بلا دیده) نشانهای روشن برای کسانی که از عذاب دردناک میترسند به جای گذاردیم.
وَفِي مُوسَىٰ إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ( 38 )
و در (زندگی) موسی نیز (نشانه و درس عبرتی بود) هنگامی که او را با دلیلی آشکار به سوی فرعون فرستادیم؛
فَتَوَلَّىٰ بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ( 39 )
امّا او با تمام وجودش از وی روی برتافت و گفت: «این مرد یا ساحر است یا دیوانه!»
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ( 40 )
از این رو ما او و لشکریانش را گرفتیم و به دریا افکندیم در حالی که در خور سرزنش بود!
وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ ( 41 )
و (همچنین) در سرگذشت «عاد» (آیتی است) در آن هنگام که تندبادی بیباران بر آنها فرستادیم،
مَا تَذَرُ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ( 42 )
که بر هیچ چیز نمیگذشت مگر اینکه آن را همچون استخوانهای پوسیده میساخت.
وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِينٍ ( 43 )
و نیز در سرگذشت قوم «ثمود» عبرتی است در آن هنگام که به آنان گفته شد: «مدّتی کوتاه بهرهمند باشید (و سپس منتظر عذاب)!»
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُونَ ( 44 )
آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالی که (خیره خیره) نگاه میکردند (بیآنکه قدرت دفاع داشته باشند)!
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِينَ ( 45 )
چنان بر زمین افتادند که توان برخاستن نداشتند و نتوانستند از کسی یاری طلبند!
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ( 46 )
همچنین قوم نوح را پیش از آنها هلاک کردیم، چرا که قوم فاسقی بودند!
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ( 47 )
و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آن را وسعت میبخشیم!
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ( 48 )
و زمین را گستردیم، و چه خوب گسترانندهای هستیم!
وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ( 49 )
و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید!
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ( 50 )
پس به سوی خدا بگریزید، که من از سوی او برای شما بیمدهندهای آشکارم!
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ( 51 )
و با خدا معبود دیگری قرار ندهید، که من برای شما از سوی او بیمدهندهای آشکارم!
كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ( 52 )
این گونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند: «او ساحر است یا دیوانه!»
أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ( 53 )
آیا یکدیگر را به آن سفارش میکردند (که همه چنین تهمتی بزنند)؟! نه، بلکه آنها قومی طغیانگرند.
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ( 54 )
حال که چنین است از آنها روی بگردان که هرگز در خور ملامت نخواهی بود؛
وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ( 55 )
و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود میبخشد.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ( 56 )
من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!
مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ ( 57 )
هرگز از آنها روزی نمیخواهم، و نمیخواهم مرا اطعام کنند!
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ( 58 )
خداوند روزیدهنده و صاحب قوّت و قدرت است!
كتب عشوائيه
- پیامبران و رسالت الهیاز آنجا كه دو موضوع «پيامبران و رسالت الهي» ارتباط بسيار تنگاتنگي با هم دارند، تصميم به تأليف اين دو اصل را در يك جلد نمودم ، و به علّت همين ارتباط و تداخل، بخش اوّل كه در مورد «پيامبران» ميباشد طولاني است، و بخش دوّم را نیز كه مربوط به «رسالتهاي آسماني» است در برگرفته، زيرا بحث «پيامبران» بسياري از مباحث «رسالت»را هم در ضمن خود دارد.
نویسنده : عمر بن سليمان الأشقر
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/257602
- همگام با نبیّ رحمت در سه سفر سرنوشتسازكتابي كه پيش روي داريد، فقط به يك زاويه از زندگاني پيامبر ـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ پرداخته است و آن سفرهاي مهمّ و تاريخي رسولالله ـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ ميباشد كه سراسر درس و پند است براي اُمتش. اين تحقيق گزيدهاي است از تلاش مورّخان و سيرهنگاران ـ كه خداوند بهترين پاداش را به آنان عنايت فرمايد
نویسنده : ایوب گنجی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/287275
- فضائل مدینه منوره و آداب سکونت و زیارت آنمدينة منوره و طيبة الطيبة شهر رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ، محل نزول وحي، و جايي است كه جبريل امين عليه السلام خدمت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرود مي آمد، مدينه مركز ايمان و شهر ملاقات و زندگي مهاجرين و انصار است، شهر كساني كه مدينه و ايمان را بر گزيدند و بر همه چيز ترجيح دادند
نویسنده : عبد المحسن بن حمد العباد البدر
مترجم : عبد الله حيدري
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/255863
- سيرى در جهان تشیع [ كشف اسرار پنهان حوزههاي علميه ]سيرى در جهان : اين كتاب زنگ خطرى است كه براى همه به صدا در آورده شده همانند كسى که وسط دريا در حال غرق شدن است و با صداى بلند فرياد كمك مىزند موج هاى بلند وحشتناك كشتى را احاطه كرده اند تا لحظاتى نه چندان دور كشتى به قهر درياها فروميرود دريايى كه ابتدا وانتهايى ندارد ولى از دور مناره هاى نجات در حال نمايان شدن است هنوز اميد باقى است و از ساحل زياد دور نشد ه ايم از اينجاست كه نويسنده با صداى بلند فرياد مىزند خود را و هر آن كس كه مىتوانيد نجات دهيد و سكان كشتى را با قدرت متوجه ساحل نماييد.
نویسنده : طه حامد الدلیمی
مترجم : اسحاق بن عبدالله دبيرى العوضى
ناشر : المكتب التعاوني للدعوة وتوعية الجاليات بحي الربوة بمدينة الرياض
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/190987
- روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاورمردي به نام «سلطان الواعظين شيرازي» مدعي شده است که در سال 1345 هـ .ق؛ يعني، تقريبا 83 سال پيش سفري به شهر پيشاور پاکستان داشته و در آن شهر ،10 شب با علماي سني دربار? حق بودن مذهب شيعه و باطل بودن مذهب اهل سنت بحث و گفتگو کرده است و حاصل اين مناظره را در کتابي به نام «شبهاي پيشاور» جمع آوري نموده و 30 سال بعد آن را براي اولين بار در تهران به چاپ رسانده است. براي من که در 23 سالِ گذشته در پيشاور زندگي مي کنم، مثل روز روشن است که مناظره به صورتي که نويسنده مدعي است، محال است که انجام شده باشد
نویسنده : محمد باقر سجودی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/265979